این روزها کناره گیری جو بایدن از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به سرتیتر خبرهای جهان تبدیل شده و واکنش ها به آن همچنان ادامه دارد.
صابر گلعنبری در یادداشتی در این باره می نویسد: گرچه تصمیم بایدن به توانایی ذهنی و جسمانی او ربط داده شده است، اما به نظرم دلیل مهم دیگری که در افزایش فشار اخیر دموکراتها برای کناره گیری بایدن تاثیرگذار بود، رشد چشمگیر محبوبیت ترامپ پس از حادثه ترور نافرجام است. در چنین وضعی دموکراتها عملا خود را در وضعیت باخت در مقابل ترامپ میدیدند. در واقع میتوان گفت که تیری که از بیخ گوش ترامپ رد شد، به قلب دموکراتها و بایدن اصابت کرد. اما حالا در ایران این کناره گیری با انصراف نماینگان پوششی مقایسه می شود. و البته این مقایسه جای خالی احزاب را در کشور بیش از پیش نشان می دهد.
جلال خوش چهره در این باره نوشت: این سیاستمداران خیره سر هستند که تنها تجربههای خود را باور دارند و آنچه بر سر دیگر سیاستمداران آمده را نه درسآموز، بلکه گندابی تفسیر میکنند که به یادگیری نمیارزد. جوبایدن درست در مرز چنین ارتکابی قرار گرفته بود؛ وقتی همه ناصحان حزبی و ناظران، او را به عقبنشینی از میز قدرت دعوت میکردند، اما او به پشتوانه تجربه بیش از نیمقرن حضور موفق در صف نخست سیاست ایالات متحده؛ اعم از کنگره، معاونت ریاست جمهوری و مسند ریاستجمهوری، همچنان باور داشت که میتوان به رغم کهولت سن و ناتوانیهای مترتب بر آن، برای دومین بار با رقیب قدری چون دونالد ترامپ وارد رینگ مبارزات انتخاباتی شود. اما در اینجا دو اتفاق رخ داد؛ نخست هوشمندی مردم هوادار که تا همین حالا او را به عنوان سیاستمدار و رئیسجمهوری زبر دست میشناختند. آنان بر این باور شدند که بایدن با همه زیرکیها و بیباکیهای لازم برای یک سیاستمدار، اما دیگر نمیتواند رئیسجمهوری لایق برای کشورش باشد. هوشمندی هواداران حزبی و جمعیت خاکستری از این روست که آنان به درستی میدانند که چه چیز را باید از رئیس جمهور خود بخواهند. همچنین آیا او در صورت پیروزی دوباره در انتخابات به اندازه خواستهای آنان میتواند باشد؟
دوم؛ جوبایدن با قبول کنارهگیری از رقابت انتخاباتی، نشان داد که درک روشنی از مفهوم مصلحت دارد؛ یعنی همانی که به پیگیری انعطافپذیر منافع حزبی و ملی براساس قضاوتی واقع ببینانه از شرایط تفسیر میشود.
اکنون صحنه سیاسی ایالات متحده از چهرهای ریشهدار در این کشور و بلکه سیاست جهانی در حال خالی شدن است. او در شمار آخرین بازماندگان از نسل سیاستمداران ریشهدار در جهان غرب است که امروزه تنها نامشان در خاطرهها پرسه میزند؛ اما جایشان در این بزنگاه خالی است. سیاستمدارانی که برخی از آنان تا اوایل قرن بیست و یک میلادی هنوز در صحنه بودند.
آنان هنر مدیریت بحران در سختترین شرایط را به نمایش میگذاشتند. کارنامه او در بازسازی چهره ایالات متحده نزد متحدانش نمره بالا دارد. او توانست بار دیگر جبهه غرب را مقابل هژمونی در حال شکلگیری شرق، متحد کند؛ روسیه را از قدرت جهانی تا قدرت منطقهای نزدیک کند. چین را به شراکت و رقابت به جای نزاع وادارد. اگرچه در خاورمیانه فاقد هرگونه امتیاز درخور است، ولی برجستهسازی مرز تمایلات واشنگتن با تلآویو، روزگار به نسبت سختی را برای افراطیون اسرائیلی رقم زد. البته او به سیاق اسلاف خود، همچنان معیار دوگانه را در قبال کشورهای منطقه دنبال کرد و در جایگاه متحد اسرائیل، شریک جنایات صهیونیستها علیه مردم بیدفاع فلسطین شد.
واقعیتر در قضاوت برای کنارهگیری بایدن از رقابتهای انتخاباتی آن است که او سرانجام مجبور به چنین کاری شد، اما این اقدام دیر هنگام، بسا او را از قبول شکست رقّتبار رهاند. او شاید پند دوگل را پذیرفته است که گفت: «صرف نظر میکنم، پیش از آنکه از من صرف نظر کنند.» کنار رفتن به هنگام از قدرت؛ هنر سیاستمداران کارکشته است. نویسنده: نسیبه پیرایش
منبع خبر «خبرگزاری امین» است و پایگاه خبری _تحلیلی امین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 329240 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09141143384 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری _تحلیلی امین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
برچسب های :
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری _تحلیلی امین در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.